• وبلاگ : من و گذشته من
  • يادداشت : تسليت
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + راحيل 
    شبا وقتي من و دل تنهاي تنها ميمونيم
    واسه هم قصه اي از روز جدايي ميخونيم
    ميگم اي دل . دل آلوده به درد
    اگه روزي بکشم ناله سرد
    آه و نالم ميگيره دومنشو
    آتيش عشق ميسوزونه تنشو
    شبا وقتي من و دل تنهاي تنها ميمونيم
    واسه هم قصه اي از روز جدايي ميخونيم
    تو مصيبتکشي اي دل . ميدونم
    ميون آتيشي اي دل . ميدونم
    داري پرپر ميزني . جون ميکني
    اينو از اشکاي چشمت ميخونم
    شبا وقتي من و دل تنهاي تنها ميمونيم
    واسه هم قصه اي از روز جدايي ميخونيم
    ديگه دل طفلکي ديوونه شده
    مثل من دربدر از خونه شده
    نداره هيچکسو اين دل . ميدونم
    ديوونه همدم ديوونه شده
    شبا وقتي من و دل تنهاي تنها ميمونيم
    واسه هم قصه اي از روز جدايي ميخونيم