من و گذشته من | ||
ایندفعه میخواهم در مورد چیزی بگم که حتما شما هم خاطرات زیبایی ازش دارید
دیروز که داشتم میرفتم سرکار اول صبح احساس سرما کردم بمن یاداور کرد تابستان به پایان رسید و باید منتظر پاییز و زمستان باشیم از کنار چند فروشگاه که رد شدم اطلاعیه که حتما شما جلو درب تمام لوازم التحریری نصب شده ودیدید توجهمو جلب کرد بوی ماه مهر و شروع تحصیل همیشه یادم هست از 20 شهریور که میشد حال هوای شهر عوض میشد خیلی احساس خوب و خوشایندی داره مخصوصا برای افرادی مثل من که سالهای ساله که فقط ازش خاطره مونده نمیدونم درست میگم یانه انگار با شروع این روزها روح زندگی بیدار میشه و جریان پیدا میکنه یادم هست که باید خودمو برای رفتن به شهر دیگه اماده میکردم خیلی دلم میخواست تمام اون خاطرات را بنویسم ولی فرصت و مجالی نیست فقط میخواستم اول از همه اهانت به قرآن کریم را بشما تسلیت بگم و دوم به کسانی که هنوز تحصیلاتشون تمام نشده شروع دوباره را به همه آنها تبریک و برای همه اونها از خدا موفقیت از خدا بخوام اگر وقت کردین خاطراتشم بنویسید برای خود و خوب استفاده ببرید چون بعدن امکان جبرانش نیست موفق و پیروز باشید
[ دوشنبه 89/6/22 ] [ 6:23 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
|