من و گذشته من | ||
با سلام خدمت دوستان خوبم تاخییر ی چند ماه باعث شد نتوانم وبلاگ را با هدفی که ساخته شده بروز کنم سعی کردم بیشتر بخوانم تا بنویسم تو این چند ماه خیلی خیلی فکر کردم درمورد زندگی کار و ....
در مورد زندگیم (بعضی از دوستان گفتند خواندن این خاطرات باعث شده کمی بدبین بشن ولی میخواهم بگم انسان باید بعد از خواندن این مطالب کمی در مورد آن فکر کنه نمیشه به هرکسی بدبین شد و خواندن این خاطرات دقت انسان را بالا میبره....) خانمم تغییری نکرده دوباره از علاقه نداشتن صحبت میکنه و طلاق ولی من با کسی صحبت نکردم چون دیدم هیچ کسی جز خدا نمیتونه کمکم کنه چاره ای جز رفتن به جلو ندارم ولی بخودم امیدواری میدم همه راها را رفتم فایده ای نداشت (حالا میفهمم که میگن توبه گرگ مرگه )چون اون درست نمیشه
درمورد کار شرکت به همه اعلام کرده سال اینده نیرو استخدامی نمیخواد کارهاشو میخواد به پیمانکار بده ما رفتنی شدیم انگار تمام مشکلات عالم اومده سر من همش فکرم مشغوله فقط با فیلم کامپیوتر کمی خوب میشم
سال جدید داره شروع میشه انشالله سال جدید برای همه شما سالی پر از افتخارات جدید و .........باشه منو ار دعای خود فراموش نکنید بخصوص پیامهای شما باعث میشه من بروحیه بیام .
[ چهارشنبه 88/12/19 ] [ 6:8 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
|