من و گذشته من | ||
چند بیت از حافظ:
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر زدصل روی جوانان تمتعی بردار که درکمینگه عمرست مکر عالم پیر نعیم هردو جهان پیش عاشقان بجوی که این متاع قلیلست و آن با سلام, همیشه من دنبال آرامش بودم خیلی دنبالش گشتم ولی هرچه گشتم انگار ازش دورتر شدم حالا از شما میپرسم ایا در این دنیا آرامشی هست؟ کوچک که هستی میگن درستو بخون تا بزرگ که شدی به ارامش اسایش میرس پس کو
خداییش دوران کودکی دورانی پر از اسایش راحتیست شاید بگین ادماهی تن پرور تنبل دنبال اسایش راحتین پس برای چی تلاش میکنیم
بقول دوستی انسان وقتی جونه خیلی ارزوها داره ولی وقتی بهش میرسه که پیر شده و نمیتونه استفاده ببره تا سختی نباشه ارامش معنی نداره
خیلی ها میگن پول سواد ارامش میاره ولی نه اونقدر که فکر کنید من کسی رامیشناسم سواد پول کامله ولی سلامتی نداره
وقتی مجردی همش تواینفکری که کی ازدواج میکنی ولی وقتی ازدواج میکنی میگی کی به ارامش میرسی
ولی خدا زن ومرد را مکمل هم افریده اگر جور باشن باهم خیلی عالیه ولی اگر نباشن !
راههای رسیدن به ارامش را میتوانید در وبلاگ ارامش درقران بدست بیاورید
و یکی از راهای دیگر را من سایت تبیان را بشما معرفی میکنم که باسرچ ارامش نکات خوبی را بشما میگوید
بنظر من نه تو این دنیا ونه اون دنیا ارامشی نیست بهرحال ازخدا میخوام که همیشه درارامش اسایش واقعی باشید و منو از دعای خود فراموش نکنید [ پنج شنبه 87/11/24 ] [ 4:59 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
|