من و گذشته من | ||
با سلامی جدید وسخنی کهنه خدمت دوستان خوبم دوستان خوبم سالگشت شروع امامت امام زمان را بشما خوبان تبریک میگوم وارزوی ظهوراقارادارم
اول از همه میخواهم از شما خوبانم بخاطر اینکه حدودا چند ماهی هست که بصورت مرتب بشما سرنیمزنم وامدنم بصورت دست پا شکسته بوده غذر خواهی کنم راستش را بخوهید خودمم نیمدانم چرا اینطور شدم دیگه اون ابوالفضل قبلی نیستم دوستی گفت عاشق شدی گفتم تا عاشقی را به چه معنی کنیم دوستی گفت در عشق شکست خورده ای گفتم شاید بقول برادر کاردارم پول هم دارم برادران خواهرم مادرم بالای سرم هستند نیمگویم ازکارم راضیم ولی بازهم خدارا هزاران بار شکر میکنم چون اگراین هم نبود بایدچی میکردم حتمامیدانیدکه من یکی دوماه مزه بیکاری راچشیده ام خودمم نیمدانم یادهست که سال 82 چی کردم چی بودم سال 83 هم ولی همه انروزهای خوش گذشت وروزهای تلخ وجز خاطرهای هیچ نماند دوستانی را پیدا کردم دل بستم ولی مجبور شدم از آنها جدا شوم واقعا سخت است من سعی کردم حداقل اگر نیمی نویسم به دوستانم سری بزنم ولی کاملا نشد همه یک دردی داشتند دلم برا یهمگیشان بسیار سوخت دوستانی پای دردل من امدند گوش فرادادند که ممنونشان هستم اگر زبانم را بگذارم سوخنی بگویم تلخ است وچون تلخی رادیده ام تازگی ها خیلی دل نازک شدم زود ازچیزی یا حرف کسی بدم میاد نیمدونم چرا اتفاقاتی که برام می افته باب دلم نیست سایه عزیز این جمله یزبا رابرام فرستادکه کمی امیدوارم کرد vaghty khoda beto mige bashe,beto hamun chizio mide ke to mikhay,vaghty be to mige na,beto ye chize behtar mide, va vaghty behet mige sabr kon,dar tadaroke behtarin chiz baraye tost شاید من زیاده خواهم دوستان زیادی با من حرف زده اند وراهنماییم کرده اند که بسیار خوب مفید بود ولی نمیدونم چرا نتونستم درست عمل کنم زمانی براحتی گریه میکردم وخالی میشدم ولی حالا نه بقول سایه قلبم سنگینه برام دوستی گفت به حرم برو رفتم ودرست میگفت خوب بودبرام ولی درست بعداز چند روز بهمریختم تازگی ها هرروز گرفتهام دیگر دل هیچ کاری ندارم دلم نیخواداز خانه بیام بیرون توخونه کز کردم نه شادم ونه غمگین نیمدونم چم شده فقطمیدونم خودم نیستم مثل یک کامپیوترمیمونم که منتظرم دستوری بهم بدن از خودم استقلال عمل ندارم دیگر هرکی هرچیزیمیگه میگم باشه نا راهمنای یمیکنم ونه جلو حرف کسی سدمیشم من کیم چرا تواین دنیایم نیمدونم ازخودم یمپرسم بریا چی اومدم وبریا چی زندگی میکنم نظر خودمومیخواهی برای اینکه کمک یباشم برای کسی ونه برای خودم سایه میگفت یک روز جون هرکی دوست داری یکروز برای خودتباش ولی نمیشه چرا نیمدونم از عزیزانی که برایم غصه خوردن هوایم راداشتن ممنونم دیگهمیخواهم بنویسم براحتی شاید دیربدیر ولی مینویسم دیگهشعر ومطالب ازجاهای مختلف جای من نیست راستی دوستانی پیشنهاداتی داشتندکه من در سرورهای دیگری کارکنم بریا همین من درچندین سرور عضو شدم ودارای بلاگ میباشم منتظر پیشنهادات انتقادات خوب شما هستم قول نمیدتونم بدم که زودبزودبهتون سربزنم چون دارم دنبال نمیه گمشده خودم یعنی خودم میگردم هنوز خودم نیستم موفقباشی دسوتتاندارم التماسدعا [ پنج شنبه 85/7/13 ] [ 3:20 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
|