سلام چطوري؟گفتي هر چي مي خوام زود بگم ولي نگفتي به کي؟!به خدا يا خودم؟به خدا چي بگم ؟آرزوهاي آينده ام رو؟ يا از گذشته گله و شکايت کنم؟
من زندگي مي کنم يا بهتره بگم زنده ام درکنار تمام اتفاقات خوب و بد که تنها روياي زيباي زندگي ام رو انديشيدن به مرگ قرار داده!سه شب دعا نکردم واسه زنده موندن،سه شب دعا کردم واسه مردن وراحت شدن از اين دنياي کثيف که واسه ديدن زيبايي هاش بايد چشمهامو بشويم و جور ديگه اي ببينم!خسته شدم که از ديدن يه مورچه لذت ببرم و تعقيبش کنم تا ببينم زير پاي کي له مي شه!يا ديدن يک گل و انتظار براي اينکه توسط کي چيده مي شه!يا انتظار براي تماس يک دوست که از دوست داشتن حرف بزنه و بعد...
چشمهامو شستم اما جز زشتي بيشتر تو اين دنيا چيزي نديدم!بين منو آدمهاي ديگه فاصله ي زياديه به اندازه عدم .
اميدوارم سال خوبي رو در پيش داشته باشي همراه با اميد و آرزوهاي قشنگ