• وبلاگ : من و گذشته من
  • يادداشت : خلوت انس
  • نظرات : 6 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    و من تو را مثل يک حصار مي ديدم ميان خود و هياهوي تلخ شهر ،
    اينک گوش کن گريستنم را در عمق شب ،
    مي گريم براي باور از دست رفته ام و باز مي گردم شايد که خو کنم به چيزي بين زندگاني و مرگ و ادامه ميدهم راه رفتن رادر تاريکي و زيستن را درون چارچوب شايد ها ...