سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من و گذشته من
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

محرم

خوب همه ما میدونیم محرم رسید حالا چندین سئوال داشتم

1-      وظیفه ما در این ماه چیست یعنی فقط عزاداری و شرکت در مراسم لباس سیاه ویا اینکه امام شناسی خودمونو بیشتر کنیم ؟

2-    نام امام حسین را که میشنوید اولین چیزی که تو ذهنتون نقش میبنده چی است؟

3-   هدف از حرکت اقامون چه چیزی بوده ؟

من کتابی در دست دارم بنام منتهی الامال از حاج شیخ عباس قمی خیلی دوست داشتم کل زندگینامه اقامون امام حسین را اینجا بگذارم ولی مطالب زیاد است فقط سعی خواهد شد در این ماه خلاصاای از این کتاب گذاشته شود امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیرد

ولادت با سعادت حضرت سید الشهدا(ع)

ولادت آن حضرت در مدینه در سیم ماه شعبان بوده

در بیان فضائل و مناقب و مکارم اخلاق ان حضرت

جابر روایت کرده که رسول خدا (ص)فرمودند خداوند تبارک و تعال یفرزندان هر پیغمبری را از صلب ا. اورد و فرزندان مرا از صلب من و از صلب علی بن ابیطالب (ع) آفرید ,برزستی که فرزندان هر مادری را نسبت بسو ی پدر دهنده مگر اولاد فاطمه که من پدر ایشانم.

شیخ طوسی به سند صحیح روایت مرده است که حضرت حسین(ع) دیر به سخن امد روزی حضرت رسوال (ص)ان حضرت را به مسحد برد در پهلو ی خویش بازداشت و تکبیر نماز گفت امام حسین (ع) خواست موافقت نماید درست نگفت حضرت از برای او بار دیگر تکبیر گفت و او نتوانست باز حضرت مکرر کرد تا آنکه در مرتبه هفتم درست گفت به این سبب هفت تکبیر در افتتاح نماز سنت شد.

در کتاب عامه روایت شده است از رسول اکرم (ص) دست حسنین را گرفت و فرمود در حالیکه اصحاب جمع بودند:

ای قوم آن کس که مرا دوست دارد و ایشان را و پدر و مادر ایشان را دوست دارد و در قیامت با من در بهشت خواهد بود

التماس دعا

 


[ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 1:0 صبح ] [ بهداد ] [ نظرات () ]

باسلام خدمت شما دوستان خوبم

مدتی پیش مطلع شدم مجله پارسی نامه میخواد برای انتخاب دبیرانش انتخابات برگزار کند

قبل از همه از دبیران محترم دوره قبل که واقعا زحمت کشیدند چون بنظر من کار سخت و پر استرس و حساسی هست انتخاب فید و...................که همینجا  به همه انها خسته نباشید میگم

حاج آقا فیاضی
سحر بانو
شروق عزیز
آقای محسن-قافله شهدا
خانم ساقی
خانم طیبه علی
خانم ایمانی
آقای مدیر
خانم موسوی
آقای دکتر سخنی
آقای ایمانی

تعدادی از این زحمتکشان دوباره کاندید شدن که من حتما رای من این افراد خواهد بود

اقای دکتر سخی

خانم طیبه علی

خانم موسوی

دوستان زحمت کشیدند من راهم بعنوان کاندید قبول کردند گفتم هم تشکری کرده باشم و همخودم را به دوستانی که نمیشناسند معرفی کنم

من بهداد هستم متولد سال 1361 از سال 1383 در پارسی بلاگ فعالیت دارم (وبلاگ)

برای همه کاندیداها ارزوی موفقیت میکنم

 


[ جمعه 90/9/4 ] [ 12:38 صبح ] [ بهداد ] [ نظرات () ]

باسلام

مونده بودم از چه بنویسم در چند روز پیش در یکی از وبلاگهای دوستان یک مطلبی بود که منرا حسابی بفکر فرو برد

 

ازدواج مجدد


ما چند مدل ازدواج مجدد

1-     ازدواج بعد از فوت و جدا شدن از همسرویا شوهر

2-     ازدواج کسی که همسرش هست و دوباره ازدواج میکنه

 

نمیدونم چجوری منظورمو بیان کنم 

 

درمورد ازدواج شماره 1

متاسفانه تو جامعه ما وقتی فردی که همسریا شوهر فوت میکنه و میخواهد دوباره ازدواج کنه از طرف اطرافیان و مردم مورد تمسخر قرار میگیره

(پیری و معرکه گیری)که این جمله درست هست ؟

آیا این فرد نیاز به همنشین نداره و باید تا اخر عمر چون شما نیخوان تنها باشه ؟

آیا این فرد باید از جامعه ترد بشه ؟

خودخواهی تا چه قدر چرا ما فقط از دید خودمان به مسئله نگاه میکنیم و اینو فکر نمیکنیم  که اگر ما خدا نکنه کسی اینطور بشه جای ان شخص بودیم میتوانستیم تا اخر عمر تنها باشیم

اینهارا که میگم ازروی تجربه میگم

مثال زندگی پدر و مادرم بعد جدا شدن انها از هم پدرم ازدواج دوباره کرد و تا اخر عمرش یکی بود در کنارش ولی مادرم نه الان میبینم چقدر تنهاست سخت هست

 

 

درمورد ازدواج شماره 2-

موقعی هست که همسر دچار یک بیماری خواصی هست و چیزهایی که قانون گفته که در شراطی خواص اشکالی نداره

ولی اونهایی که با ناجوانمردی و داشتن همسری بسیار خوب کامل به این کار دست میزنند بسیار نادرست هست که هیچ کس قبول نمیکنه

موفق و پیروز باشید منتظر نظرات بسیار خوب شما هستم

 

 

 


[ پنج شنبه 90/8/19 ] [ 2:3 عصر ] [ بهداد ] [ نظرات () ]

باسلام

من سال 1382 وبلاگنویسی را شروع کردم

 وبلاگی بانام من و گذشته من ایجاد گردید با هدف نگار ش خاطرات  گذشته خودم

و الان که در سال 1390 هستیم نگارش این خاطرات بپایان رسیده

بریا ادامه کار چندین را جلو پایم بود

1- ادامه وبلاگنویسی در همین وبلاگ

2-ایجاد وبلاگ با نام دیگر

 در نظر سنجی انجام که مدتی پیش انجام گرفته شده بود پیشنهاد شده بود وبلاگی بنام من و آینده من ایجاد شود که ایجاد هم گردید

http://manayandeman.parsiblog.com/

اینهارا گفتم شاید شما دوستان بتوانید منرا راهنمایی کنید

 


[ یکشنبه 90/5/16 ] [ 4:4 عصر ] [ بهداد ] [ نظرات () ]

صبحدم مرغ چمن با گل نو خاسته گفت            نازکم کن که درین باغ بسی چون تو شکفت

گل بخدید که از راست نرنجیم ولی                  هیچ عاشق سخن سخت بمعشوق نگفت

گر طمع داری از ان جام مرصع می لعل             ای بسا در که بنوک مژه ات باید سفت

ابراز محبت

با سلام حتما این جمله را زیاد شنیدید

از محبت خارها گل میشود

و بزرگترین محبت را محبت مادر به فرزند میدونیم

حالا هدف من از نگارش این مطلب این بوده که

 مشکلی که همه دارند در بیان و انجام این محبت هست

همه ما نیاز به محبت داریم و آنرا در والدین همسر ویا شوهر و فرزندان و جامعه داریم ولی متاسفانه وقتی ابراز نیاز میکنم گاهی وقتها شخص مقابل چون بلد نیست چگونه نیاز مارا براورده کنه سر خورده میشیم

از پدری پرسیدند چگونه به فرزندان و همسرت محبتتو ابراز میکنی گفت تمام امکاناترا از خانه ماشین و پول فراهم کردند ولی وقتی از همسر و فرزندانش پرسدیند آنها گفتند ما به نوعی دیگه انتظار داشتیم

اگر بخواهم این بحث را باز کنم خیلی طولانی میشه

محبت

پس این چگونگی ابراز محبت و بهتر بگم قبل از اینکه ازدواج کنیم و بخواهیم صاحب فرزند بشویم باید یاد بگیرم

 پس ممنون میشوم سوالات زیر را جواب بدهید

1-      محبت یعنی چه؟

2-      در ابراز یک محبت چه چیزهاییرا باید ملاک قرار بدهیم

3-      چگونگی ابراز محبت یک مرد به همسرش و فرزندانش

4-      چگونگی ابراز محبت یک زن به همسرش و فرزندانش

5-      چگونه زنها نیاز به محبترا نشان میدهند و بلعکس

6-      اگر سئوال دیگهای شما بنظرتون میرسه همراه با جواب دهید ویا بگوید

 

پ.ن :همینجا از دوستانی که وبلاگ من و آینده من مورد لطف خود قرار دادند چه بصورت لینک و چه نظرات خوبشون تشکر و قدر دانی میکنم

پ.ن : مدتیه دارم باخودم درمورد اسباب کشی کامل به وبلاگ من و اینده من فکر میکنم ولی چون این وبلاگ فقط در پرشین بلاگ میباشد هنوز مطمئن نیستم انجامش بدم

 

برای همه شما از خدا موفقیت و پیشرفت روز افزون میخواهم 

 

 

 

 

 


[ پنج شنبه 90/5/6 ] [ 2:23 عصر ] [ بهداد ] [ نظرات () ]

پیشا پیش 15 شعبان میلاد حضرت مهدی (ع)را بشما تبریک میگم

 

باسلام

واقعا نمیدونم باید از کجا شروع کنم , من تو زندگیم بیشترین ضربه ای که خوردم از اعتمادم به مردم بوده دیگه حسابی خسته شدم واقعا به چه کسی میشود اعتماد کرد

اگر بخواهیم برای کسانی که میتونیم بهشون اعتماد کنیم ترتیبی مشخص کنیم

1-خانواده پدر و مادری 2- همسر 3- خانواده همسر4- دوستان 5- همکاران 6-هم محلهای همشهری وهم استانی و مردم کشور خود

اگر بخواهم درمورد هرکدومشون صحبت کنم مطالب زیاد میشه  پس فقط به ذکر نام پسنده میکنم

اگر انسان از همه اینها اعتمادش صلب بشه دیگه نمیتونه زندگی کنه

بعضی از مردم انتظاردارند هرکاری بکنند ولی بازهم اعتماد مردم بهشون داشته باشند ولی چگونه

تعداید میگن اعتماد به خدا داشته باشیم بس هست ولی باید با این مردم زندگی کرد

یک مقداریست باز بهم ریختم نه از دست مردم بلکه ازخودم که به چه راحتی به همه اعتماد میکنم

اعتماد

حالا میخوام از شما دوستان سئوال کنم

1-      ایا بدون اعتماد میشه زندگی کرد ؟

2-      آیا راه حلی هست که بدونیم که بتونیم تشخیص بدیم که بفرد مقابلمون میتونیم اعتماد کنیم یا نه؟

تمام امید ما شیعیان و بهتر بگم در بقیه ادیان هم هست آمد موعودی که خواهد آمد تا تنها را پر از عدل و داد کند و داد مظلومانرا از ظالمین بگیرد

به امید انروز

پ.ن :میخواستم از دوستانی که لطف کردن و به وبلاگ من و آینده من امدند و لینک کردند و با نظرات خوبشون منرا راهنمایی کردند تشکر کنم

پ.ن : 17 تیر ماه سالگرد فوت پدرم بود میخواستم مطالبی به این موضوع اختصاص بدم ولی چون با اعیاد شعبانیه همزمان میشد منصرف شدم 

پ.ن :ولی بازهم من به مردم کشورم اعتماد دارم نمیشود بخاطر انگشت شماری کل جامععه را زیر سئوال برد

 

 

 

 

 

 


[ سه شنبه 90/4/21 ] [ 5:30 عصر ] [ بهداد ] [ نظرات () ]

اعیاد


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 5:16 عصر ] [ بهداد ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت